true
اقتصادتهران: در چند سال اخیر با روند توسعه فضای مجازی و رویکرد مردم به این فضا در کنار پدیدهای به نام “شهروند خبرنگار”، وقایع آن طور که باب میل مردم است در فضای مجازی دست به دست میچرخد. رویکرد و تمایل مخاطبان برای دریافت جزییات یک خبر معمولاً فراتر از اخبار منشر شده در پورتال خبری یک سازمان یا وزارتخانه است و به همین دلیل، مخاطب ترجیح میدهد که آن طور که دوست دارد از اصل ماجرا با خبر باشد حال آن که حتی ممکن است، منبع خبر منتشره در فضای مجازی علاوه بر آن که حاوی مقاصد شوم برای بهرهبرداری گردانندگان آن است، موثق نباشد!
همواره یکی از مشکلاتی که در عرصه اطلاع رسانی مشهود است نحوه بازتاب خبر و نیز چگونگی بهرهبرداری از خبر منتشره است. یکی از هنرهای مدیران و کارکنان روابط عمومی در این گونه مواقع، استفاده بهینه از فضای در اختیار، برای انعکاس خبر است که متاسفانه به دلیل برخی نقصانها، آن طور که باید بهره برداری لازم از آن صورت نمیگیرد.
به طور مثال خبری از فعالیتهای صورت گرفته در یک سازمان یا نهاد توسط روابط عمومی آن سازمان بر روی خروجی پوتال خبری آن قرار میگیرد که در ظاهر گویای تلاشهای صورت گرفته برای به ثمر رسانیدن یک پروژه است اما آن طور که بایسته و شایسته است در فضای مجازی و میان مخاطبان مورد استقبال و بازتاب خبری قرار نمیگیرد. در عمل، افرادی که قصد بهرهبرداری از حواشی خبر را دارند آن را به گونهای دیگر و طوری که خود تمایل دارند در فضای مجازی انعکاس داده و به اهداف غیر حرفهای خود دست مییابند. حال سوال اینجاست که اشکال کار در چیست؟
شاید در وهله نخست بتوان گفت که عدم بهره گیری برخی روابط عمومیها از ظرفیتهای رسانهای برای بازتاب خبر مهمترین ضعف کار باشد و حال آن که در مییابیم که از نقطه نظر روابط عمومی تمامی ظرفیتها به کار گرفته شده که در اصل اینطور نیست!
در واقع سوال اینجاست که چطور میتوان خبر یا گزارشی که از منبع موثق منتشر شده است را برای مخاطب، جذابتر جلوه داد و آن طور که واقعیت امر است بازگو کرد؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت که عدم به کارگیری از تمامی امکانات روابط عمومی الکترونیک برای انتشار یک خبر، به نوعی آفت برای روابط عمومیهای برخی نهادها تبدیل شده است. با وجودی که شاید کارکنان و حتی مدیریت روابط عمومی یک نهاد از تاثیرگذاری فضای مجازی و سایر کانالها و گروههای خبری برای افزایش بهره برداری از یک خبر آگاه باشند اما دیدگاه مدیران ارشد نهاد مذبور، نگاهی سنتی بوده و توجهی به نیاز مخاطب نمیکند. برای همین ترجیح میدهد که خبر را آن طور که مورد پسند مدیران و دست اندرکاران بالاسری خود است منعکس کند.
نکته بعدی آن که عدم بهره گیری از امکانات مورد نیاز برای نمایش حداکثری یک رویداد توسط یک سازمان یا نهاد بر عدم تاثیرگذاری آن بر مخاطب تا حد بسیار زیادی ملموس است. به بیان دیگر اگر بر فرض یک پروژه که شاید ماهیت ملی دارد به دلیل استفاده نکردن از پتانسیلهای تبلیغاتی، آن گونه که درخور شان آن است بازتاب پیدا نمیکند.
نکته قابل توجه بعدی این است که نیاز سنجی لازم برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان در اکثر مواقع صورت نمیگیرد. فارغ از صحت یک خبر، شنونده یا خواننده یک مطلب نیاز به چرایی و پیشینه یک خبر دارد تا بتواند از وقایع پشت پرده آن با خبر شود حال آن که در بیشتر مواقع به این نیاز توجهی نمیشود و تنها آن طور که نویسنده مطلب بنابر دستوری که از مدیرش گرفته، نسبت به تنظیم خبر یا گزارش اقدام میکند. دلیل این امر نیز آن است که خشنود کردن مدیران بالاسری در پارهای موارد برای تنظیم کننده مطلب یا گزارش شیرین تر از بازتاب خبری واقعی آن است!
فرض کنید یک پروژه در منطقهای در حال اجراست و قرار است به محض کلنگ زنی، کار احداث آن آغاز شود. این که چه کسی به اصطلاح پشت قضیه بوده و هدف از اجرای پروژه چیست برای مخاطب بازگو نمیشود و تنها، مساله اهمیت سرمایه گذاری آن پر رنگ نمایش داده میشود. اینجاست که مخاطب به دنبال چرایی مساله به سراغ اصل ماجرا میرود که در آن چه کسانی از اجرای این پروژه ذینفع بوده و یا اینکه چطور پروژه مدنظر با وجود تاکیدات فراوان در گذشته مورد بهره برداری قرار نگرفته بود!
به گزارش اقتصادتهران، ضعف سواد رسانهای در کنار عدم اطلاع و آگاهی مخاطب از منابع خبری از عمدهترین دلایلی است که حواشی یک خبر را برای مخاطب از اصل آن خبر جذاب تر جلوه مینمایاند.
اگر دولت با وجودی که به طور مثال در مسایلی نظیر رشد اقتصادی، میزان روند سرمایه گذاری یا وضعیت رفاه و معیشت مردم قدمی بردارد، مخاطب عام این گونه اخبار را با سفره اقتصادی خانواده خود که روز به روز کوچک تر شده مقایسه میکند و جلوه آن را هرچند غیر مرتبط اما به نادرستی در ذهن خود تصویرسازی میکند و از این رو معولاً هر چقدر که کوشش شود، مخاطب به درگاههای مطمئن در ذهن خود مراجعه میکند تا ببیند آیا واقعا فلان پروژه به سود و منفعت وی و منطقه و کشورش است یا عدهای با رانت ایجاد شده سعی دارند که بخشی از منابع و ثروت ملی را به کام خویش برند و از اینروست که عدم اعتماد به پروژههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی ورزشی، از نظر مخاطب رنگ و بوی سیاسی پیدا میکند که به جای آن که دردی را دوا کند موجب بلوکه شدن سرمایه ملی شده است!
عدم توانایی در فرهنگ سازی توسط برخی روابط عمومیها با بضاعت بسیار کمی که دارند و عدم شناخت کافی مدیران از قابلیتهای یک روابط عمومی تاثیر بسزایی در متبلور نشدن فعالیتها و اقداماتی دارد که اگر حتی منافع ملی در آن لحاظ گردیده باشد، باز هم توانایی جذب مخاطب را نداشته و مخاطب را به دلیل بی اعتمادی از فضایی که طی چندین سال ایجاد شده به سوی حواشی آن سوق میدهد.
نگین صادفی
true
true
https://tehraneconomy.ir/?p=254996
false
true