true
تهران اكونومي: وزير صنعت دولت دهم خبر از ارائه طرح استقلال ارزي به دولت يازدهم را داد.
مهدي غضنفري ضمن بيان اين مطلب، گفت: به دنبال فشارهاي ارزي در يكي دو سال گذشته، افراد بسياري براي خروج از اقتصاد تك محصولي راهكارهايي را مطرح كردهاند. من نيز ايدهاي را كه بعد از ايجاد مركز مبادله ارزي داشتم، توسعه دادم و نتيجهاش، طرح استقلال ارزي شد. هدف اين طرح كه آن را در دو بخش مجزا و در فصول متعددي تهيه كردهام، پاسخ به اين دو سئوال است كه اولا چگونه نقش ارز نفتي در بودجه كشور را به صفر برسانیم؟ و ثانيا با چه رويكردي، وابستگي بازار ارز كشور را به ارز نفتي به حداقل برسانيم.؟
وي افزود: در بخش نخست این طرح، ضمن تجزيه و تحليل وضعيت منابع و مصارف ارزي كشور در ده سال گذشته، تصوير روشني از آينده ارزي كشور ارائه شده و با طراحي سه سناريو، براي بودجه سالهاي آتي كشور از جمله سال ١٣٩٤، چگونگي حذف ارز نفتي از بودجه تشريح شده است ضمن آن كه در بخش دوم نيز در قالب فصولي، رويكرهاي اصلي و راهكارهاي عملي خروج از اقتصاد چندمحصولي را مطرح كردهايم. در واقع دو بخش شدن اين مطالعه، به دليل نقش دوگانه ارز نفتي در اقتصاد كشور است.
وي با بيان آن كه ارز نفتی در اقتصاد ایران نقشي دوگانه دارد، خاطرنشان ساخت: نقش اول آن، تامین نیازهای ارزی کشور است که این نیازهای ارزی شامل کالاها و خدماتی است که با واردات تامین میشود و گاهی اوقات این ارز، براي سرمایهگذاری خارجی، از کشور خارج میشود؛ پس نقش اول ارز نفتی در اقتصاد ایران، تامین نیازهای متقاضیان ارز است.
هر چند بسیاری از این نیازها، اجتنابناپذیر است، لیكن میتوان در مورد این نیازها و مصارف ارزی، صرفهجویی زيادي داشته باشیم که در طرح استقلال ارزی آن را دیدهایم اما به هیچ عنوان نمیتوان این مصارف را نادیده گرفت یا به صفر رساند؛ لذا همواره ارز نفتي، بخش بزرگي از نیازهای ارزی کشور را تامين كرده است. این نقش اول ارز در اقتصاد است که اگر قرار شد این نقش از طریق ارز نفتی ایفا نشود، حتما بايد جایگزینی بیابد تا این نقش را ایفا كند، این نقش را نمی توان نادیده گرفت یا در اقتصاد حذف کرد.
وزير صنعت دولت دهم يادآور شد: نقش دوم ارز نفتی در اقتصاد ایران، بخشی است که به ریال تبدیل شده و وارد بودجه می شود، يعني در اين نقش، منابع ريالي حاصل از فروش ارز نفتي در بازار براي دولت مهم است. به بيان ديگر، اين همان چهره ريالي همان ارزي است كه نقش اول با آن ايفا شده بود. اين وضعيت شامل همه ارز نفتي نيست، يعني ابتدا، سهمي معادل 14.5 درصد براي نفت و سهم ديگري معادل ٢٦ درصد مثلا امسال براي صندوق توسعه ملی از كل درآمد ارزي نفتي، جدا مي شود. حال آنچه از ١٠٠ درصد درآمد نفتی باقي میماند، نقش دوگانهاي را بازي ميكند.
به بيان ديگر دولت آن را در بازار ارز عرضه ميكند كه همان نقش اول است و ريال ناشي از آن را در بودجه مصرف مي كند كه ايفاي نقش دوم است. به نظرم در طرح استقلال ارزی، این نقش دوم ارز در بودجه را میتوان به تدریج به صفر رساند.
وي اضافه كرد: از همين رو براساس سناريوي اول بودجهريزي در طرح استقلال ارزی، پس از ٥ سال، ديگر به ارز در بودجه نيازي نيست، البته براي نقش اول آن هم چاره انديشي شده است. شايد اين دوره که قیمت نفت به کمترین مقدار خود در چند سال اخیر رسيده، بهترین زمان برای این تغییر از بودجه متکی به نفت به بودجه مستقل از نفت باشد.
از آنجا كه درآمدهاي ارز نفتي براي بودجه سال ٩٤ بسيار محدود شده است و به ناچار دولت بايد به دنبال منابع ديگري باشد و شاید بهترین شرایطی باشد که بتوان این تهدید را تبدیل به فرصت کرد و ارتباط بودجه را به نفت قطع کنيم؛ پس اگر بخواهیم جمع بندی پاسخ به این سئوال را داشته باشیم، ما می توانیم ارتباط بودجه را با نفت قطع کنیم اما ارتباط اقتصاد را با ارز نمیتوان قطع کرد.
به گفته وي، من در طرح استقلال ارزی تلاش كردهام به این دو سئوال پاسخ دهم که وضعیت بودجه بدون نفت چگونه میشود و آیا دولت میتواند کار را انجام داده و به طرحهای عمرانی خود برسد، وضعیت نیازهای ارزی چگونه خواهد شد و نيازهاي ارزي مردم و واردکنندگان کالا و خدمات چگونه تامين مي شود؟
برخلاف بودجه که نیاز به ارز نفت میتواند در آن به صفر برسد، اما مصارف ارزی در همه کشورها هست و در ایران نیز وجود دارد و اجتناب ناپذیر است و در طرح استقلال ارزی راهكارهاي مشخص خود براي اين نيازها را ارائه كردهايم.
غضنفري با اشاره به آن كه طرح استقلال ارزی را برای اولین بار من در سال پایانی دولت دهم به دولت پیشنهاد دادم تصريح كرد: وقتي در آن زمان، خريد نفت و انتقال ارز حاصل از فروش آن با چالش مواجه شد، قيمت ارز بالا رفت و به اصطلاح شوك ارزي ایجاد شد، من این طرح را به صورت مقدماتي تهيه كردم و در يك یا دو جلسه در دولت و نیز در جلسه مشترك دولت و مجلس ارائه كردم.
در آن زمان با توجه به کمبود زمان و فشارهای ناشی از شوک ارزی، به جز دیدگاه من، دیدگاههای دیگری نیز از سوی اعضای دولت مطرح بود، براي همين جمعبندي نهايی صورت نگرفت اما بعد از موفقیتی که در طراحي و شكلدهي مرکز مبادله ارزی داشتم، فکر کردم که گام بعدی، این است که اثر نفت در بودجه را به کلی از بین ببریم و نيازهاي ارزي بازار ارز را از درآمدهاي ارزي غيرنفتي تامين كنيم.
وي با بيان آن كه اين طرح در سه سناريوي مختلف تحت عنوان تحول گرا، غيرتحولي و تحولگريز، همه حالات مختلف بودجه سال ٩٤ را بررسي و چگونگي استقلال بودجه از ارز نفتي را تشريح شده است گفت: به همين دليل دولت میتواند از طریق استقراض ارزی از صندوق توسعه ملی، بخشی از نیاز خود را تامین کند، تبدیل چنين ارزي در بازار به ریال، موجب افزایش نقدینگی نمیشود، چراکه واردکنندگان این ارز را برای امر واردات میخرند و ریال را به دولت می دهند.
اين در حالي است كه واژه “استقراض دولت” در اقتصاد ایران، معمولا به معنای استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول است اما ما به دنبال این معنا نیستیم، اینکه بانک مرکزی ارز را بردارد و به خالص دارایی خارجی خود اضافه کند و يا به دلايل ديگري، اصطلاحا ریال چاپ کند، مدنظر این طرح نیست.
وي همچنين يادآور شد: منظور این است که فرآیندی كه ٦٠-٧٠ درصد از منابع ارز نفتی را به دولت میدادیم و دولت آنرا در بازار می فروخت، تغییر یابد و بيشتر منابع ارزی حاصل از فروش نفت را به صندوق توسعه ملی اختصاص دهیم، چراکه نفت جزء انفال و ثروت بين نسلي است و باید جزء منابع صندوق توسعه ملی قرار گیرد.
true
true
https://tehraneconomy.ir/?p=16121
false
true