اقتصادتهران: سیستم اقتصادی کشور با وجود تغییراتی که در آن به وجود آمد همچنان در وضعیت مطلوبی قرار نگرفته است. شاید نتوان به طور کامل گفت که سیستم اقتصادی درگیر رکود است اما میتوان گفت که بیتحرکی در نظام اقتصادی موج میزند. این در حالی است که تقاضا برای اکثر کالاها از سوی مشتریان و نیز مردم کاهش یافته و بسیاری از فروشندگان در وضعیت نابسامانی از بازار به سر میبرند. در واقع بی تحرکی در اقتصاد یا همان رکود به گفته برخی از کارشناسان زاییده نوعی بیماری در اقتصاد است که این امر به کاهش قدرت خرید مردم و نیز نداشتن نقدینگی دست مردم منتهی شده است.
آمارها بیان گر آن است که ۸۰ درصد سپرده بانکها زیر ۵۰ میلیون بوده و طبقه متوسط توان پسانداز کردن را ندارد در حالی که در گذشته برخی از منابع درآمدی خانوارها صرف پسانداز کردن میشد.
این در حالی است که بسیاری دیگر از مردم که اندوخته یا پس اندازی در اختیار دارند ترجیح دادهاند که در این وضعیت نامطلوب اقتصادی، آن را در بانکها سرمایهگذاری کنند که البته پس انداز در بانکها برای اقتصادی که قصد شکوفا شدن را دارد پیام خوبی به همراه ندارد. در واقع شرایط اقتصادی باید به گونهای باشد که مردم تنها بخشی از سرمایههای خود را در بانکها پس انداز کنند و مابقی آن را در امور دیگری نظیر خرید سهام و یا ملک و زمین صرف کنند تا آن بخشها نیز بتواند از طریق سرمایههای مردم رونق گیرد. این در حالی است که در سایر بازارها نیز از جمله بازار سهام و نیز ساختمان سازی رکود پابرجاست و به همین دلیل مردم ترجیح میدهند که اندک پول خود را در بانکها سرمایهگذاری کنند چرا که سودی هرچند کم اما مطمئن به برایشان به همراه دارد.
میزان اقساط بانکی برای بسیاری از مردم بالاست
از سوی دیگر توان مردم در دریافت وام نیز به حدی نیست که بتوانند از عهده اقساط آن برآیند و به همین دلیل در بخش تسهیلات۵۰ درصد مردم هیچ گونه تسهیلاتی نگرفتهاند و ۹۰ درصد تسهیلات بانک ها به ۱۰ درصد مردم اختصاص یافته است.
به بیان دیگر بخش زیادی از طبقه متوسط توان پس انداز ندارند، زیرا میزان هزینه و درآمدها به گونه ای است که قدرت پس انداز این اقشار را گرفته است به طوری که مطالعات نشان می دهد که منابع بانکی تاثیر زیادی در رشد اقتصادی ندارند و منابع با یک واسطه به بازار غیر متشکل پولی منتقل شده است.
این در حالی است که نظام تسهیلات و نظام مالی در سیستم بانکی متناسب با اشتغال و از سوی دیگر تغییرات در نرخ سود بانکی نیز یکی از مشکلاتی است که به دلیل عدم ثبات در آن نمیتوان در مورد آن پیش بینی برای آینده را داشت.
اینطور میتوان نتیجه گرفت که به دلیل عدم ثبات در سیاستهای مربوط به نرخ سود و نیز مشکلات نقدینگی واحدهای تولیدی به دلیل عدم توانایی در دریافت تسهیلات با نرخ بهره کم از بانکها و نیز مشکل پرداخت بدهی دولت به بانکها و نیز بانک مرکزی، اکنون سیستم بانکی کشور با نوعی بیماری مواجه است.
از سوی دیگر اگرچه به گفته مسوولان نظام بانکی نباید از حجم نقدینگی بالا نگران بود اما هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی موجود در سیستم اقتصادی کشور در صورتی که به درستی هدایت نشود نیز گریبانگیر اقتصاد خواهد شد و اگر این حجم نقدینگی به درستی کنترل نشود امکان افزایش نرخ تورم – که دولت به خوبی با به حال آن را کنترل کرده است- نیز وجود دارد که در صورت تحققق چنین امری قدرت خرید مردم بسیار زیادتر از زمان کنونی تقلیل مییابد.
ضرورت توجه به چالشهای نظام بانکی
اظهارات و انتقادات رئیس کل بانک مرکزی به نحوه تامین مالی بانک ها و رقابت نادرست در حذف کارمزد و هزینه های آنها که می تواند قانونی و به حق دریافت شود، در حالی مطرح می شود که جامعه در طول یک سال اخیر کم شاهد ورود بیبرنامه و بدون هماهنگی بانکها در اجرای طرحهایی که میتواند برای آن کارمزد دریافت شود اما باحواشی بسیاری همراه شد، نبوده است. زمانی که برخی بانکها برای پیامک های ارسالی مانده حساب، بدون اطلاع رسانی درستی نسبت به دریافت هزینه آن اقدام کرده و مشتریان که یکباره شاهد کسر رقم ۱۰ هزار تومانی از حساب خود بودند، شوکه شده و نسبت به آن معترض شدند و هنوز هم با وجود تصحیح فوری اقدام انجام شده، آثار خطای اول برای بانکهای مربوطه باقی مانده است.
در واقع میتوان گفت که مردم که همانا سرمایههای اصلی بانکها به شمار میروند نباید تحت هیچ شرایط اطمینان خود را از نظام بانکی از دست رفته ببینند. در صورتی که مردم به بانکها اطمینان داشته باشند میتوان افقهای روشنی را برای این نظام پیشبینی کرد آن هم در شرایط که قرار است با ورود سرمایه گذاران خارجی به کشور، بانکها به عنوان شریان اصلی نقل و انتقال پول، به عنوان مرکز ثقل این سرمایهگذاریها قرار بگیرند.