true
اقتصادتهران: بدون شک نقش نظام بانکی در رشد اقتصادی و ایجاد تحرک در سایر بخشها بر کسی پوشیده نیست. اما مهم تر از آن، چگونگی ایجاد این تحرک در نظام اقتصادی است که موجب پویایی آن میشود. در واقع اگر نتوان نظام بانکی پویایی داشت نمی توان به بالندگی در بخشهای دیگر نیز امیدوار بود که در غیر این صورت شعار اقتصامقاومتی نیز محقق نخواهد شد.
حال سوال اساسی اینجاست که نظام بانکی تا چه حد توانسته و می تواند در ایجاد بالندگی در سیستم اقتصادی نقش آفرینی کرده و در واقع شرایط تحقق اقتصاد مقاومتی را فراهم کند؟
نظام بانکی در چند سال اخیر با مشکلات عدیدهای مواجه بوده است. چالش نرخ سود بانکی، پرداخت بدهی به بانک مرکزی، تغییرات مداوم برخی مدیران عامل، وجود فساد در بطن سیستم بانکی، چالش مطالبات معوق و سایر مواردی که از لحاظ ساختاری، بانکها را رنج میداد در کنار سایه تحریمهای نظام بانکی همگی موجب شده بود تا نفس این سیستم به سختی در آید.
در دوران پسابرجام به نظر میرسد که فضا در حال تغییر باشد که البته به قول رییس کل بیمه مرکزی انتظارات برجام در مورد نظام بانکی هنوز رضایت بخش نیست. اما نکته مهم در این خصوص، چگونگی ایفای نقش نظام بانکی در پرداخت تسهیلات به بخش تولید است که شاید این مقوله ربطی آنچنانی به برجام و پسابرجام نداشته باشد.
بارها و بارها نارضایتی بخش تولید از اختصاص نیافتن یارانه تولید به این بخش در زمان معین و نیز دریافت نکردن وام مورد نیاز این بخش از زبان متولیان این صنعت به گوش رسید.
نظام بانکی تا چه حد توانسته رضایت این بخش را به دست آورد؟ آیا تولید در کشورمان به واسطه تکیه بر توان داخلی برای سیستم بانکی اهمیت دارد یا این که بانکها بنابر گفته خودشان یک بنگاه اقتصادی بوده و در پایان هر سال مالی باید با اعداد مثبت تر از همیشه جوابگوی سهامدارانشان باشند؟
اینکه یک واحد صنعتی تا چه حد میتواند از نظام بانکی در راستای تحقق اهداف بلند مدت خود بهرهمند شود چقدر برای نظام بانکی مهم است؟
پاسخ به این سوالات تا حدود زیادی منفعت طلبی بانکها را نمایان می کند. البته منفعت طلبی به معنای سودجویی بیش تر نه، بلکه به معنای در اولویت قرار ندادن نیاز سایر بخشها به ویژه بخش تولید و صنعت. به این معنا که آنها در اندیشه کسب رتبههای بالاتر در نظام بانکی بوده که یکی از راههای آن مطالب معوق کمتر داشتن است. بانکها در اندیشه جلب توجه مدیران ارشد بانک مرکزی در جذب سپرده هستند که یکی از عوامل آن داشتن ریسک کمتر است.
اینطور میتوان گفت که نظام بانکی اگرچه در مواقعی توانسته به هنگام خود را همانند طبیبی بالای سر بخش تولید برساند و از بلا رهایش کند اما واقعاً آن گونه که انتظار میرود نتوانسته در این خصوص رضایت متولیان بخش تولید و صنعت را به خود جلب کند تا جایی که وزیر صنعت در هر دولت همواره یکی از شاکیان اصلی دریافت تسهیلات از بانکها به شمار میرود!
به هر حال تبلور اقتصاد مقاومتی که مقولهای با اهمیت در نظام کنونی اقتصاد کشور محسوب می شود در نظام بانکی مشهود بوده و نمود پیدا می کند که ظاهراً با روش فعلی که بانکها در پیش گرفته اند با سرعت لاک پشتی در حال حرکت است.
برای نیل به هدف متبلور شدن اقتصاد مقاومتی در نظام بانکی بد نیست که متولیان سیستم بانکی نیم نگاهی به چگونگی حمایت بانکداران سایر کشورها از صنتعتگران و تولید کنندگان آن ها داشته باشند، اعطای وام های کم بهره و دراز مدت به طرحهای دارای توجیه اقتصادی و نیز همراهی با تولید کننده به گونهای که هم منفعت بانک حاصل شود و هم تولید در مسیر رشد واقعی خود قرار بگیرد.
در اینجا لازم است تا بانکداران بیاموزند که برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی که از مسیر سیستم بانکی میگذرد کمی نرمش و خوش رفتاری با بخش تولید خوشایندتر و مطلوبتر است.
مهرداد عسگری
true
true
https://tehraneconomy.ir/?p=52482
false
true